نوشته شده توسط : ریحانه

طلاق غیابی از طرف مرد

 

اکنون که تا حدودی با مفاهیم طلاق غیابی آشنا شده ایم ، قصد داریم به طلاق غیابی مردان بپردازیم. مرد می تواند از همسرش تقاضای طلاق کند. اگر زن وکیل ، جانشین او یا معاون او در هیچ یک از مراحل طلاق شرکت نکنند و لایحه ای را به دادگاه ارائه نداده باشند یا در واقع زن به زن اطلاع نداده باشد ، حکم طلاق طلاق به صورت غیابی خواهد بود. بنابراین ، طلاق غیابی توسط مرد به طلاقی اطلاق می شود که در آن زن در دادگاه حاضر نشده و حکم طلاق علیه زن صادر می شود.

 

 

تبصره: مطابق آنچه در قانون آیین دادرسی مدنی ذکر شده است ، حکم طلاق غیابی توسط مرد توسط زن ظرف بیست روز قابل تجدیدنظر است.

 

 

شرط لازم برای طلاق غیابی توسط مرد

 

طبق آنچه در قانون آمده است ، طلاق غیابی توسط مرد تنها با رعایت شرایط خاصی که در قانون ذکر شده امکان پذیر است. به گونه ای که مرد موظف به پرداخت حقوق مالی همسرش است. بنابراین می توان نتیجه گرفت که مرد می تواند پس از پرداخت حقوق مالی همسر ، اقدامات لازم را برای جدایی از همسرش انجام دهد.

 

 

 

طلاق غیابی

 

طلاق غیابی مختص شوهر نیست و اگر زن شرایط طلاق غیابی را داشته باشد ، می تواند تقاضای طلاق غیابی کند.

 

طلاق غیابی توسط یک زن

 

زن می تواند به طور غیابی از طرف شوهرش تقاضای طلاق کند ، در این صورت باید به شرح زیر عمل کند:

 

 

مدارک کافی برای طلاق غیابی داشته باشید

 

به دادگاه بدوی مراجعه کنید

 

دادگاه همچنین باید درخواست طلاق را به زوجین اطلاع دهد

 

این زوج نباید در دادگاه حاضر شوند

 

صورت حساب های کتبی ارسال نکنید

 

سرانجام ، دادگاه از این اخطار مطلع نشد

 

مانند طلاق غیابی از طرف شوهر ، حکم طلاق غیابی از طرف زن توسط شوهر ظرف بیست روز قابل تجدیدنظر است.

 

 

شرایط لازم برای طلاق غیابی توسط یک زن

 

همانطور که در قسمت بالا بیان شد ، بر اساس آنچه در قانون آیین دادرسی مدنی آمده است ، به طور کلی حق طلاق با مرد است. در این راستا ، زنان می توانند در شرایطی که شرایط و موارد خاصی وجود دارد ، به اختیار خود از مردان جدا شوند. به همین دلیل ، زنان نیز موظفند دلایل طلاق را برای دادگاه ارائه دهند. برخی از مواردی که زنان می توانند از همسر خود برای طلاق استفاده کنند عبارتند از:

 

 

غیبت بیش از چهار سال فوت کرد

 

بر اساس ماده 1023 قانون مدنی ، اگر مردی بیش از چهار سال غیبت داشته باشد و معلوم نباشد زنده است یا نه ، زن حق دارد به دادگاه مراجعه کرده و درخواست طلاق دهد.

 

در عین حال ، دادگاه صالح ، پس از پیگیری های لازم ، حکم اعدام فرضی را برای این زوج صادر می کند و آن را سه بار متوالی ، با فاصله 30 روز ، در یکی از روزنامه های کثیرالانتشار منتشر می کند.

 

اگر پس از گذشت یک سال از اولین آگهی روزنامه ، خبری از آن شخص نباشد ، دادگاه بدوی حکم طلاق را به صورت غیابی صادر می کند.

 

 

مرد فرار کرد

 

اگر مردی ظرف شش ماه پس از امضای شرایط و تعهدات ازدواج خانه را ترک کند و زن آدرس وی را نداشته باشد ، منجر به طلاق می شود. بنابراین ، اگر مرد در دادگاه حاضر نشود و دلایل لازم را ارائه نکند ، مطابق ماده 1023 قانون مدنی ، دادگاه به طور غیابی حکم طلاق را صادر می کند.

 

 

شوهر از پرداخت نفقه خودداری می کند

 

بر اساس ماده 1129 قانون مدنی ، اگر مردی از پرداخت نفقه به همسر خود امتناع ورزد ، یا قادر به پرداخت نفقه نباشد و علیرغم دادخواست زن از طرف دادگاه حاضر نشود و صورت حساب را تسلیم نکند ، زن می تواند درخواست طلاق غیابی از دادگاه بدوی. در این زمان ، دادگاه به درخواست زن حکم طلاق را به صورت غیابی صادر می کند.

 

 

وکالت در طلاق توسط زن

 

اگر زوجه در طلاق وکالت دارد (حق طلاق) ، می تواند بدون حضور شوهر به صورت غیابی تقاضای طلاق کند.

 

البته لازم به ذکر است که در دنیای حقوق به این نوع طلاق به عنوان طلاق غیابی اطلاق نمی شود ، زیرا در این نوع طلاق ، زن وکیل شوهر نیز در طلاق است و به عنوان طلاق غیابی با حضور وکیل

 

 

مشکلات همسر

 

بر اساس ماده 1130 قانون مدنی ، در صورت ادامه زندگی مشترک زن در شرایط سخت ، می تواند با مراجعه به دادگاه تقاضای طلاق کند. اگر این مشکل در دادگاه ثابت شود ، دادگاه می تواند زوجین را مجبور به طلاق کند. اما وقتی حکم دادگاه امکان پذیر نیست ، خود دادگاه اجازه طلاق زن را می دهد.

 

معنای سختی شرایطی است که زندگی را برای زن در کنار شوهر سخت و طاقت فرسا می کند.

 

 

 

مشکل در طلاق غیابی

 

بر اساس ماده 130 قانون مدنی ، مشقت به ترتیب زیر مشخص شده است:

 

 

اگر شرایط ازدواج منجر به مشکلاتی برای زن شود ، زن می تواند به دادگاه مراجعه کرده و در صورت غیابی درخواست طلاق کند. وقتی دادگاه شرایط سخت زن را صحیح تشخیص داد ، شوهر موظف است زن را طلاق دهد. در صورت عدم حضور شوهر در جلسات دادگاه ، مقام محترم قضایی می تواند زن را از شرایط سخت و طاقت فرسای غیابی نجات دهد.

 

 

شرایط ذکر شده در قسمت زیر از جمله دلایل سختی و خجالت است و زن می تواند در صورت وجود یکی از شرایط زیر به صورت غیابی طلاق دهد:

 

 

وقتی یک زوج زندگی مشترک خود را برای حداقل 6 ماه متوالی یا 9 ماه متوالی بدون دلیل خوب و قانع کننده ترک می کنند

 

وقتی زن و شوهر به یکی از مواد مخدر یا الکل اعتیاد دارند که به زندگی مشترک آنها آسیب می رساند و همچنین پزشک خود را مجبور به ترک مواد می کند. اگر شوهر به تعهدات خود عمل نکند یا بعد از ترک اعتیاد خود را از سر بگیرد ، در صورت تداوم این شرایط ، زن می تواند تقاضای طلاق کند. وقتی شوهر طلاق نمی خواهد ، زن می تواند به صورت غیابی از شوهر طلاق بگیرد.

 

هنگامی که دادگاه این زوج را به 5 سال زندان یا بیشتر محکوم می کند.

 

ضرب و شتم توسط شوهر به گونه ای که ادامه زندگی توسط همسر سخت و طاقت فرسا باشد.

 

وقتی زن و شوهر از یکی از لاعلاج ترین و لاعلاج ترین بیماری های روحی و جسمی رنج می برند. البته باید توجه داشت که این نوع بیماریها باید زندگی این دو را مختل کند.

 

پرهیز از صمیمیت ، خیانت ، ازدواج مجدد ، توهین و توهین به همسر ، خیانت از طرف شوهر ، تعهد به زندگی از مهمترین نمونه های زندگی زناشویی است.

 

اگر شرایط سخت زن از سوی دادگاه غیر از شرایط ذکر شده صحیح و مناسب تشخیص داده شود و همچنین چنین شرایطی توسط دادگاه تعیین شود ، دادگاه می تواند مفهوم طلاق غیابی را برای زن در نظر بگیرد.

 

 



:: بازدید از این مطلب : 6
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 2 خرداد 1401 | نظرات ()
نوشته شده توسط : ریحانه

کودک آزاری چیست؛ انواع و مجازات های آن در قانون

 

دوران کودکی مهم ترین دوران زندگی انسان است، دورانی که بخش عمده ای از رشد جسمی و روانی انسان در آن شکل می گیرد و هرگونه غفلت در این دوران عواقب جبران ناپذیری برای فرد به همراه خواهد داشت. در سال‌های اخیر جنبه‌های روانی کودکان در کنار جنبه‌های جسمانی آن‌ها مورد توجه قرار گرفته است، به طوری که جرم آسیب رساندن به کودکان به کودک آزاری معروف است و در قانون مدنی مجازات دارد. در این مقاله توضیح خواهیم داد که کودک آزاری چیست و چه مجازاتی برای آن در نظر گرفته شده است.

 

با وجود توسعه یافتگی جوامع، هنوز اخبار زیادی در مورد کودک آزاری، انتشار گسترده این حوادث و حساسیت بالای آن، به شدت بر افکار عمومی تأثیر می گذارد. این امر، پیشگیری از کودک آزاری را به دغدغه اصلی خانواده ها تبدیل کرده و ابعاد مختلف آن مورد توجه حقوقدانان، جامعه شناسان، روانشناسان و جامعه قرار گرفته است. در این مقاله به بررسی ماهیت کودک آزاری و قوانین حمایت از کودک در ایران می پردازیم.

 

کودک آزاری چیست؟

 

طبق تعریف سازمان بهداشت جهانی، کودک آزاری آسیب یا تهدیدی است که به دست والدین یا مسئولین آنها برای جسمی، روانی، رفاه، رفاه و آسایش کودک وارد می شود. در اصطلاح کارشناسان، هرگونه سوء استفاده فیزیکی، روانی، جنسی یا استثمار یا عدم رسیدگی به نیازهای انسانی افراد زیر 18 سال توسط دیگران، کودک آزاری تلقی می شود. به طور کلی هر رفتاری که سلامت روانی، جسمی و رشدی کودک را چه بالقوه و چه بالفعل به خطر بیاندازد، کودک آزاری نامیده می شود.

 

انواع کودک آزاری

 

کودک آزاری اغلب به شکل آزار جنسی ظاهر می شود، در حالی که کودک آزاری به اشکال مختلف صورت می گیرد و طیف وسیعی از مسائل وجود دارد که می تواند به سلامت جسمی و روانی کودک آسیب برساند. کودک آزاری به چهار دسته تقسیم می شود:

 

1. آزار جسمی کودک

 

آزار جسمی کودک می تواند طیف وسیعی از اعمال را شامل شود، از تنبیه ساده تا آسیب شدید بدنی که منجر به مرگ می شود.

 

2. آزار روانی (عاطفی) کودک

 

کودک آزاری علائم واضحی بر روی بدن باقی نمی گذارد، اما می تواند اثرات مخرب تری بر سلامت کودک نسبت به آزار فیزیکی داشته باشد. سرزنش، تحقیر، طرد کردن، ایجاد ترس و دوری از خانواده، همگی به عنوان کودک آزاری عاطفی محسوب می شوند.

 

3. سهل انگاری

 

نادیده گرفتن و نادیده گرفتن نیازهای اولیه کودک؛ این آزارها مانند نادیده گرفتن ظاهراً، نادیده گرفتن نیازهای روانی و یا عدم توجه به کودکان با نیازهای ویژه، می تواند شخصیت کودک را در آینده تحت تأثیر قرار دهد.

 

4. سوء استفاده جنسی از کودک

 

در نهایت، سوء استفاده جنسی از کودکان، که مهمترین نوع کودک آزاری است، می تواند تقریباً هر بخشی از آسیب را پوشش دهد. توجه داشته باشید که در آزار جنسی کودک، لزوماً نیازی به لمس کودک توسط بزرگسال نیست. بلکه کودکان از مسائلی آسیب می بینند که ممکن است برای بزرگسالان مضر نباشد، به عنوان مثال، دیدن یک صحنه مستهجن می تواند برای کودک آزاردهنده باشد و نوعی آزار و اذیت جنسی باشد، در حالی که برای بزرگسالان اینطور نیست.

 

بر اساس این طبقه بندی، به طور کلی از هر چهار بزرگسال، یک نفر در معرض یک نوع کودک آزاری قرار گرفته است.

 

مجازات کودک آزاری در قوانین کشورها

 

در بسیاری از کشورها، قوانین گسترده ای برای حمایت از کودکان وجود دارد. به عنوان مثال، طبق قانونی که از سال 1969 در آلمان اجرا می شود، کودکان آزاردهنده بالای 25 سال در صورت تایید کمیسیون پزشکی با استفاده از دارو عقیم می شوند. یا اسپانیا قانونی را تصویب کرده است که نه تنها مجازات متهمان کودک آزاری و سوء استفاده جنسی از کودکان و نوجوانان را به میزان قابل توجهی افزایش می دهد، بلکه مجازات افرادی که پس از گذراندن دوران محکومیت خود به مدت 20 سال در بازداشت خواهند بود را نیز افزایش می دهد. آنها در آینده هیچ مؤسسه مرتبط با کودکان و نوجوانان را استخدام نخواهند کرد.

 

مجازات کودک آزاری در حقوق ایران

 

متاسفانه قوانین حمایت از کودکان در ایران کاستی های زیادی دارد. اولین قانونی که در زمینه حمایت از کودکان تصویب شد، قانون حمایت از کودکان در سال 1338 بود که در زمان خود تحول بزرگی بود. اما پس از آن تا سال 2002 هیچ قانونی در مورد مسائل مربوط به کودکان تصویب نشد. جامعه در مواجهه با تعدد این جنایات علیه کودکان، در سال 1360 قانون حمایت از کودکان و نوجوانان را تصویب کرد.

 

این قانون شامل کلیه افراد زیر 18 سال می شود و بر اساس ماده 2 این قانون هرگونه آزار و اذیت کودکان و نوجوانان که موجب آسیب جسمی، روانی و اخلاقی و سلامت جسمی و روانی آنها شود ممنوع است. این قانون برای اولین بار در مورد آسیب های روانی صحبت می کند تا به طور کامل از کودک محافظت شود.

 

قبل از سال 1981، کودک آزاری یک جرم خصوصی تلقی می شد و در صورت وقوع کودک آزاری فقط قیم قانونی حق شکایت داشتند. اما پس از تصویب قانون جدید در سال 1360، کودک آزاری جرم عمومی محسوب می شود و دیگر نیازی به شاکی خصوصی نیست. یعنی هرکسی می تواند به محض مشاهده کودک آزاری و آگاهی از آن گزارش دهد و دادستان به عنوان مدعی العموم باید مستقیما موضوع را پیگیری کند.

 

بر اساس ماده 2 این قانون، هرگونه خرید، فروش، بهره‌کشی و به کارگیری کودکان به منظور ارتکاب اعمال غیرقانونی از جمله قاچاق جرم است و این ماده به حبس از شش ماه تا یک سال و یا ده میلیون ریال جزای نقدی محکوم می‌شود. بیست میلیون ریال تعیین کرده است. ماده 4 هرگونه آسیب جسمی و روحی و شکنجه اطفال و بی توجهی عمدی به سلامت روحی و جسمی آنها و ممانعت از تحصیل آنها را ممنوع و برای مرتکب از سه ماه و یک روز تا شش ماه حبس یا ده میلیون ریال جزای نقدی تعیین کرده است.

 

در نهایت، بر اساس ماده 6 این قانون، کلیه افراد، مؤسسات و مراکزی که مسئولیت نگهداری و نگهداری از کودکان را بر عهده دارند، موظفند موارد کودک آزاری را به محض مشاهده و رسیدگی به مراجع ذیصلاح قضایی گزارش کنند. تصمیم مناسب بگیریم در غیر این صورت به حبس تا شش ماه یا جزای نقدی تا پنج میلیون ریال محکوم خواهد شد.

 

ماده 4 ماده اصلی این قانون است که به معنای کلی، مجموعه رفتارهایی را که موجب کودک آزاری (اعم از جسمی و روحی) می شود جرم تلقی می کند و مجازات آنها حبس تا شش ماه یا ده میلیون ریال جریمه نقدی . بدیهی است که این مجازات سبک به هیچ وجه با چنین رفتار مجرمانه ای سازگار نیست و وسیله مناسبی برای بازدارندگی مجرم از ارتکاب چنین جرمی نیست.

 

بدیهی است در صورت انجام رفتارهایی از قبیل قتل، صدمه بدنی، تجاوز به عنف و غیره به مجازات اصلی این جرایم اعم از اعدام، قصاص و... مندرج در مواد کلی قانون مجازات اسلامی محکوم خواهد شد. اما آنچه امروز در جامعه ما نیاز است مجازاتی خاص و بسیار سنگین برای کسانی است که قربانی خود را از میان کودکان انتخاب می کنند که نشان دهنده انحرافات و مشکلات روحی و روانی عاملان این جنایات است.

 

این در حالی است که لایحه جدید حمایت از کودکان از سال 91 به مجلس تقدیم شده است که با وجود اینکه این لایحه در کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس بررسی شده است، اما هنوز برای تصویب به مجلس ارائه نشده است. حساسیت بالای بزهکاری اطفال که گاه از مرحله آسیب روحی و جسمی فراتر رفته و منجر به قتل می شود، تصویب قانون جدیدی با جرم انگاری دقیق تر جرایم را ایجاب می کند.

 

 



:: بازدید از این مطلب : 6
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 1 خرداد 1401 | نظرات ()
نوشته شده توسط : ریحانه

حق وتو چیست و چه کاربردی در شورای امنیت سازمان ملل دارد؟

 

کلمه وتو به معنای "منع می کنم" است. در شرایطی که در یک سیستم رای گیری صرف نظر از تعداد رای دهندگان، فقط یک رای دهنده نظر مخالف بقیه دارد، می توانند نتیجه ای را که نتیجه رای اکثریت است لغو کنند، در این صورت می گویند رای صادر شده است. وتو شد. در سازمان ملل نیز حق وتو به نام وتو وجود دارد. در این مقاله با ما همراه باشید تا با مفهوم وتو، نحوه ایجاد و عملکرد آن در شورای امنیت سازمان ملل و همچنین استفاده از حق وتو و نقد آن آشنا شوید.

 

با پایان جنگ جهانی دوم و تشکیل سازمان ملل متحد، تقسیم قدرت جدیدی بین ملت ها شکل گرفت. سازمان ملل متحد برای ایجاد صلح بین ملت ها ایجاد شد و از همان ابتدا نقش کشورهای قدرتمند در این سازمان بسیار برجسته بود.

 

یکی از ارکان سازمان ملل متحد شورای امنیت است که وظیفه حفظ امنیت و صلح بین المللی را بر عهده دارد. شوراي امنيت تصميمات لازم را در چارچوب منشور ملل متحد اتخاذ خواهد كرد و كليه كشورهاي عضو را ملزم به اجراي آن خواهد كرد. شورای امنیت پانزده عضو دارد که پنج نفر از آنها اعضای دائمی هستند که شامل آمریکا، روسیه، چین، بریتانیا و فرانسه می‌شود. مجمع عمومی سازمان ملل متحد (هیئت حاکمه سازمان ملل متحد) ده عضو را برای یک دوره دو ساله انتخاب می کند.

 

بر اساس ماده 27 منشور سازمان ملل متحد، قطعنامه های شورای امنیت با اکثریت آرا تصویب می شود. هر عضو شورای امنیت دارای یک رأی خواهد بود. رای گیری در مورد مسائل اخلاق کاری مانند دعوت نامه ها و دستور کار شورا، اکثریت عددی است و نوع عضویت رای دهندگان (دائم یا غیردائم) در نظر گرفته نمی شود. تصمیم گیری در مورد سایر موضوعات به گونه ای است که هر پنج عضو دائم و حداقل چهار عضو غیر دائم باید به یک قطعنامه رای مثبت دهند. در چنین حالتی مخالفت یکی از اعضای دائمی منجر به عدم تصویب قطعنامه و به اصطلاح وتوی آن می شود.

 

سابقه وتو؛ کدام کنفرانس حق وتو را تایید کرد؟

 

وتو در شورای امنیت سازمان ملل گزینه ای است که در کنفرانس یالتا (یکی از کنفرانس های مؤسس سازمان ملل متحد) به پیشنهاد ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی سابق به رسمیت شناخته شده است. البته در منشور سازمان ملل از واژه وتو استفاده نشده است.

 

وتو چگونه کار می کند؟

 

حق وتو که به صورت رای مخالف یا منفی است، از تصویب قطعنامه جلوگیری می کند و از مذاکره جلوگیری می کند. در مواردی که هر پنج عضو دائم و حداقل چهار عضو غیردائم باید در شورای امنیت به این قطعنامه رأی مثبت دهند، در صورت رأی مخالف یکی از اعضای دائم، قطعنامه تصویب نخواهد شد. اعضای دائم شورای امنیت نیز می توانند از حق وتوی خود برای جلوگیری از مذاکرات استفاده کنند. اما اگر نماینده ای (عضو شورا) پیشنهادی به شورا بدهد، شورا باید ابتدا در مورد اساسنامه بودن یا نبودن این پیشنهاد تصمیم گیری کند و سپس در مورد ماهیت موضوع تصمیم گیری کند. نکته دیگر اینکه حق وتو باید به صورت رای مخالف باشد یعنی رای ممتنع و غیبت در جلسه شورا منجر به وتوی تصمیم نمی شود.

 

بیشترین استفاده از حق وتو تا سال 2017 توسط روسیه، پس از آن ایالات متحده، بریتانیا، فرانسه و کمترین استفاده توسط چین بوده است. قبل از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال 1991، نیمی از استفاده از حق وتو توسط اتحاد جماهیر شوروی و پس از آن ایالات متحده بود. بیشتر مواردی که آمریکا از وتوی خود استفاده کرده در قطعنامه های شورای امنیت علیه اسرائیل است که آمریکا به آن رای منفی داده است.

 

انتقاد از حق وتو

 

موضوع حق وتو از همان ابتدا با انتقادات زیادی مواجه شد. بسیاری از کشورها بر این باورند که اعطای چنین اختیاراتی تنها به پنج عضو مغایر با روح منشور سازمان ملل متحد و عملکرد سازمان ملل متحد است که مبتنی بر برابری سلاح‌ها است. بسیاری استدلال کرده اند که پنج عضو می توانند از این قدرت برای ایجاد مانع در روند تصمیم گیری شورای امنیت استفاده کنند و در نتیجه صلح و امنیت جهانی را مختل کنند.

 

از سوی دیگر کشورهای قدرتمند دارای این حق معتقد بوده و هستند که بار اصلی حفظ صلح و امنیت جهانی بر دوش آنهاست و آنها هستند که باید اقدامات لازم را برای جلوگیری از جنگ در مواقع تهدید انجام دهند. صلح و امنیت جهانی از پیش. بنابراین، اگر چنین اختیاری برای این پنج عضو وجود نداشته باشد، ممکن است تصمیمات شورا مغایر با صلح این پنج قدرت بزرگ (که نقش اساسی در حفظ صلح جهانی دارند) باشد.

 

کشورهایی مانند آلمان و ژاپن نیز بر این باورند که اکنون دیگر کشورها نقش مهمی در حفظ صلح و امنیت دارند و سایر اعضا باید به عضویت دائم شورای امنیت درآیند. در نتیجه این انتقادات، امروز تاثیر حق وتو تا حدودی کاهش یافته است. مثلاً اگر یکی از اعضای شورای امنیت طرف دعوا باشد، رأی دادن به تصمیماتی که جنبه توصیه ای دارد ممنوع است. همچنین غیبت عمدی و امتناع از رای وتو محسوب نمی شود.

 

 



:: بازدید از این مطلب : 3
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 1 خرداد 1401 | نظرات ()
نوشته شده توسط : ریحانه

قاچاق کالا و مجازات آن در قانون

 

هرگاه چیزی که تجارت آن توسط دولت ممنوع شده است وارد کشور شود، قاچاق صورت گرفته است. علم اقتصاد به طور خاص کالاهای اقتصادی را که در داخل یا خارج از کشور قاچاق می شوند به عنوان کالای قاچاق معرفی می کند. در این مقاله قصد داریم به بررسی مفهوم حقوقی قاچاق کالا، انواع کالا از نظر قانونی، معرفی راهکارهای اتخاذ شده برای جلوگیری از قاچاق کالا و مجازات آن در قانون بپردازیم.

 

تعریف قاچاق چیست؟

 

قاچاق بر اساس کتاب اصطلاحات حقوقی این گونه تعریف شده است: «حمل و نقل کالا از نقطه ای به نقطه دیگر اعم از اینکه دو نقطه در داخل کشور باشد که در این صورت قاچاق داخلی است یا یک نقطه در داخل و نقطه دیگر خارج از کشور که به آن مبادله می شود». می گویند قاچاق خارجی».

 

البته باید بین قواعد حمل و نقل (که در ماده 377 قانون تجارت به صورت «مسئول حمل و نقل متعهد به پرداخت هزینه کالا است») و قاچاق کالا تفاوت قائل شد. ; زیرا در مقررات حمل و نقل بین فرستنده و متصدی حمل و نقل قراردادی وجود دارد که (به استثنای مواردی که در قرارداد قید شده) مشمول قوانین وکالتنامه می باشد، یعنی شخص دارای وکالتنامه و مجوز دیگری مسئول رسیدن امن به مقصد است.

 

اما در صورت خرید، فروش و نگهداری کالاهای ممنوعه (کالاهایی که صادرات و واردات آن ممنوع است) قاچاق صورت می گیرد و مرتکب این عمل قاچاقچی نامیده می شود.

 

قانون قاچاق کالا

 

بر اساس ماده 1 قانون مبارزه با قاچاق ارز و کالا مصوب 1392، قاچاق کالا و ارز عبارت است از «هر فعل یا ترک فعلی که خلاف تشریفات قانونی مربوط به ورود و خروج کالا و ارز و طبق این قانون یا موارد دیگر باشد. قاچاق کالا باید در نظر گرفته شود و مجازات شود و در مبادی ورودی یا هر جای کشور حتی در جایی که در بازار داخلی به فروش می رسد، کشف شود.

 

بر اساس ماده فوق، قاچاق در صورتی صورت می گیرد که حمل و نقل کالا بر خلاف محدودیت یا ممنوعیت مقرر در قانون باشد. (مثلاً واردات و صادرات کالاهای مجاز بدون پرداخت حقوق گمرکی، قاچاق حقوق گمرکی است.)

 

بنابراین چنانچه شخص یا گروهی بیش از نیاز شخصی کالاهای مورد نیاز قانونی را بدون رعایت مقررات مقرر وارد و صادر کند مرتکب جرم قاچاق شده و به مجازات قانونی بر حسب نوع و میزان محکوم خواهد شد. کالاهای ممنوعه

 

در این تعریف کالا به معنای هر چیزی است که از نظر اکثریت مردم و عرف دارای ارزش اقتصادی بوده و مردم حاضر به پرداخت هزینه آن باشند. البته حمل و نقل کالا همیشه منجر به قاچاق نمی شود، زیرا در ازای این کالاهای ممنوعه، کالاهای مجاز نیز وجود دارد و هرکسی می تواند آن را حمل کند.

 

انواع کالا

 

قانون فوق برای روشن شدن بحث، انواع کالا را تعریف کرده است که عبارتند از:

 

کالاهای ممنوعه: کالاهایی که واردات یا صادرات آنها به موجب قانون ممنوع است. کالاهای مجاز مشروط: کالاهایی که صادرات یا واردات آن علاوه بر تشریفات گمرکی مقرر در قانون، نیازمند مجوز از مرجع قانونی مربوطه می باشد. رعایت تشریفات گمرکی و بانکی نیازی به مجوز ندارد.

 

تشریفات مقرر در قانون شامل تشریفات گمرکی و بانکی است. یعنی عملیاتی از قبیل اخذ مجوزهای لازم و ارائه آن به مراجع ذیصلاح جهت صادرات یا واردات کالا در کشور مبدا یا مقصد به منظور پرداخت مالیات و... توسط صاحب کالا یا نماینده قانونی وی جهت ترخیص کالا از طریق گمرک

 

پیشگیری از قاچاق

 

به منظور جلوگیری از قاچاق و شناسایی کالاهای خارجی و مجاز وارد شده به کشور طبق قانون و تشخیص آن از کالاهای قاچاق یا تقلبی و غیر استاندارد، ترخیص کالا از گمرک منوط به ارائه شناسنامه کالا (شامل مشخصات کالا) می باشد. و شناسایی ردیابی (کالاهای منحصر به فرد در مقایسه با سایر کالاها).

 

همچنین فروش و عرضه این کالاها در بازار داخلی به صورت خرده فروشی در صورت داشتن شناسه کالا و شناسه رهگیری انجام می شود.

 

یکی دیگر از راه های جلوگیری از قاچاق، ایجاد و راه اندازی سامانه های هوشمند برای نظارت بر فرآیند واردات و صادرات، حمل و نقل، انبارداری و مبادله کالا است. آموزش های لازم و ضمن خدمت، همکاری با دستگاه های مسئول در امر مبارزه با قاچاق کالا.

 

مجازات قاچاق

 

قاچاق انواع مختلفی دارد که هر کدام طبق مواد 18 و 22 قانون مبارزه با قاچاق کالا مجازات دارند. بنابراین هر شخصی که مرتکب قاچاق کالا و ارز و حمل و نگهداری آن شود علاوه بر ضبط کالا و طبق قانون به پرداخت جزای نقدی محکوم خواهد شد.

 

در صورت در دسترس نبودن عین کالا، مرتکب حسب مورد به پرداخت معادل ارزش کالا محکوم می شود، مگر اینکه اتلاف آن خارج از اراده مرتکب باشد. عواید حاصل از قاچاق کالاهای ممنوعه (یعنی مبلغ حاصل از فروش کالاهای ممنوعه) و ابزار و وسایل مورد استفاده در ساخت کالاهای ممنوعه نیز طبق قانون ضبط می شود. (مصادره در لغت به معنای تصرف است و در اصطلاح حقوقی عبارت است از تصرف در اموال موجود و مکشوفه ناشی از جرم که به دستور مقام ذی صلاح انجام می شود.)

 

مرجع صالح برای رسیدگی به جرم قاچاق

 

جرایم علیه قاچاق کالا و ارز زمانی رخ می دهد که قاچاق کالاهای ممنوعه به صورت سازمان یافته (جرم سازمان یافته) و حرفه ای صورت گیرد. زمانی که قاچاق کالا و ارز توسط مقامات دولتی انجام می شود منجر به حبس یا انفصال از خدمات دولتی می شود و رسیدگی به آن بر عهده دادگاه انقلاب و دادستانی است.

 

سایر موارد مرتبط با قاچاق کالا مشمول تعزیرات حکومتی است. این سازمان وظیفه رسیدگی به تخلفات صنفی و اقتصادی را بر عهده دارد و از آنجایی که قاچاق کالا از مصادیق جرم اقتصادی (به معنای اخلال در نظام اقتصادی) محسوب می شود، در این مرجع رسیدگی می شود. چنانچه پرونده ای دارای چند متهم باشد و اتهام یکی از آنها در صلاحیت مرجع قضایی باشد، اتهام سایر افراد نیز در این مرجع رسیدگی می شود.

 

 



:: بازدید از این مطلب : 3
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 1 خرداد 1401 | نظرات ()
نوشته شده توسط : ریحانه

تمکین چیست؟

 

اطاعت یعنی الزام. هنگام انعقاد عقد نکاح بین زن و مرد، هر یک از طرفین موظف به رعایت وظایف شرعی و قانونی در روابط خود هستند. اطاعت یکی از این وظایف است.

 

وقتی زن و مرد با یکدیگر ازدواج می کنند، قانون و شرع آنها را موظف به انجام یکسری وظایف و مسئولیت ها در قبال یکدیگر می کند. قانون مدنی از این وظایف به نام تمکین استفاده کرده است.

 

در مقاله پیش رو بررسی خواهیم کرد که نافرمانی چیست و چه عواقبی دارد.

 

اطاعت چیست؟

 

واژه اطاعت معمولاً برای زنان به کار می رود. یعنی زن باید یکسری وظایف را در قبال شوهر انجام دهد و حقوق او را رعایت کند. اما محدود کردن اطاعت فقط شامل زنان نمی شود. زیرا مردان نیز نسبت به همسر خود وظایفی دارند و موظف به انجام آن هستند.

 

طبق قانون ما دو نوع تمکین داریم. این دو نوع عبارتند از:

 

تمکین خاص: یعنی زن مکلف به رفع حوائج عقد است. به عبارت دیگر، زن باید نیازهای غریزی شوهر خود را برآورده کند.

 

تمکین عام: تمکین عام نیز به این معناست که زن در زندگی حضور داشته باشد و در همه امور زندگی از شوهرش اطاعت کند.

 

شایان ذکر است که زن تنها در صورتی نمی تواند از شوهر خود اطاعت کند که اطاعت برای او ضرر داشته باشد. همچنین زمانی که زن بدون عذر موجه از خانه خارج شده و از بازگشت امتناع می ورزد، مرد نیز می تواند درخواست تمکین کند.

 

کدام یک از خواسته های شوهر را زنان نمی توانند اطاعت کنند؟

 

بر اساس قانون، تامین نیازهای مشروع جنسی بر عهده زن است، اما البته زن می تواند از نافرمانی در رابطه با برخی از امیال جنسی مرد که ناشی از انحرافات جنسی است، جلوگیری کند. برخی از این انحرافات جنسی عبارتند از:

 

اگر شوهر بخواهد که شخص دیگری اعم از زن یا مرد در آمیزش او حاضر شود. اگر شوهر تقاضای جماع مقعدی کند و زن راضی نباشد. و امثال آن. اگر شوهر بخواهد که زن با شخص دیگری اعم از زن یا مرد رابطه جنسی برقرار کند. اگر شوهر بخواهد که زن با دیگری غیر از شوهرش گفتگوهای تحریک آمیز جنسی داشته باشد. اکنون این مکالمات می تواند از طریق پیامک، تلفن، چت، مکالمه مستقیم یا هر وسیله ارتباطی دیگری باشد. اگر آمیزش جنسی به زن آسیب جسمی وارد کند.

 

نفقه چیست؟

 

نفقه به معنای برآوردن کلیه نیازهای مناسب و متعارف زوجه از قبیل پوشاک، مسکن، اثاثیه، غذا، هزینه های بهداشتی و درمانی و خادم در صورت نیاز یا عادت به دلیل بیماری یا نقص عضو است. در عقد دائم نفقه به عهده شوهر است. .

 

اگر مردی از دادن نفقه زن تمکین کننده امتناع کند به حبس محکوم می شود. در صورت امتناع مرد از پرداخت نفقه، زن می تواند به دادگاه مراجعه کند. در این صورت دادگاه نیز میزان نفقه را تعیین و زوج را محکوم می کند. البته اگر زن از منزل خارج شود و تمکین نکند، نفقه ای به زن تعلق نمی گیرد.

 

حق حبس چیست؟

 

طبق قانون، زن می تواند تا زمانی که مرد مهریه زن خود را کامل نپردازد، از تمکین شوهر خودداری کند. البته این عدم تمکین موجب محرومیت از نفقه نمی شود.

 

در مورد مهریه نیز لازم است بدانید که نیمی از آن قبل از دخول به او تعلق می گیرد و در صورت دخول، مرد باید مهریه را کامل بپردازد.

 

نتیجه نافرمانی

 

برخی از پیامدهای نافرمانی عبارتند از:

 

مرد می تواند از دادگاه تقاضای ازدواج مجدد کند. در اثر عدم تمکین، زن مستحق نفقه نیست. مرد می تواند تقاضای طلاق کند و این یکی از عواقب عدم تمکین است.

 

لازم به ذکر است که در تمامی موارد فوق ابتدا شوهر باید عدم تمکین همسر خود را ثابت کند. مراحل اجرا به این صورت است که مرد ابتدا درخواست خود را به دادگاه تقدیم می کند. حال اگر دادگاه خانواده زوجه را محکوم به تمکین کند، مرد می تواند از این حکم برای بهره مندی از دعاوی دیگر مانند طلاق، جواز ازدواج مجدد و مانند آن استفاده کند.

 

در چنین مواردی اگر مردی بخواهد زن خود را طلاق دهد باید مهریه زن خود را بپردازد. البته حقوق دیگری مانند نصف دارایی مرد، نفقه و... به او تعلق نمی گیرد.

 

نافرمانی زن باعث می شود که او را زن بی ادب خطاب کنند. در واقع به زن ناسازگاری گفته می شود که بدون عذر از شوهر خود اطاعت نمی کند. طبق قانون چنین زنی مستحق نفقه نیست.

 

 



:: بازدید از این مطلب : 11
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 1 خرداد 1401 | نظرات ()
نوشته شده توسط : ریحانه

وظایف سازمان بازرسی کل کشور چیست؟

 

طبق اصل 156 قانون اساسی یکی از وظایف اصلی قوه قضائیه نظارت بر حسن اجرای قوانین است. نظارت بر حسن اجرای قوانین در محاکم از وظایف دیوان عالی کشور است و حق نظارت بر ادارات و دستگاه های غیرقضایی بر عهده سازمان بازرسی کل کشور است. بر اساس حق نظارت قوه قضائیه بر حسن جریان امور و حسن اجرای قوانین در دستگاه های اداری و در اجرای اصل 174 قانون اساسی، «سازمان بازرسی کل کشور» زیر نظر رئیس قوه قضائیه تشکیل می شود. . در این مقاله با وظایف سازمان بازرسی کل کشور، سازمان آن و نحوه ارتباط با این سازمان آشنا می شویم.

 

پیشینه سازمان بازرسی کل کشور در قوانین

 

قانون اصول دادگستری که در سال 1907 به تصویب رسید، برای اولین بار مدیریت پرسنلی و حسابرسی اداری را پیش بینی کرد. در آيين نامه حسابرسي قضايي مصوب 1310، حسابرسي قضايي و اداري بر كار كارمندان قضايي و اداري وزارت عدليه نظارت مي كرد. سپس بر اساس آئین نامه حسابرسی کل کشور مصوب 1313، هیأت محاسبات کشور (به منظور بررسی رفتار مقامات دولتی و شهرداری ها از ایالت ها و استان ها و رسیدگی به شکایات مردم و رسیدگی به وضعیت استان ها) به ریاست تشکیل شد. توسط یک وزیر (به انتخاب کابینه). در لایحه اصلاح اصول تشکیلات اداری وزارت دادگستری مصوب 1331، اداره بازرسی کل کشور به ریاست وزیر دادگستری تشکیل شد. قانون تشکیل سازمان بازرسی شاهنشاهی مصوب 1347 این سازمان را موظف به رسیدگی به شکایات مردم از کارکنان لشکری ​​و کشوری کرد.

 

پس از پیروزی انقلاب اسلامی، لایحه قانونی تشکیل سازمان بازرسی کل کشور مصوب 1357، اداره کل بازرسی وزارت دادگستری و سازمان بازرسی شاهنشاهی را منحل کرد. سپس در قانون تشکیل سازمان بازرسی کل کشور مصوب 1360 و قانون اصلاحی این قانون مصوب 1375 و مصوب 1387 و در نهایت موادی از قانون تشکیل سازمان بازرسی کل کشور مصوب 1393 وظایف و تشکیلات این سازمان تعیین شد. بیان شده اند.

 

سازمان سازمان بازرسی کل کشور

 

بر اساس ماده 4 قانون، رئیس قوه قضائیه رئیس این سازمان را از بین قضات شرعی یا قضاتی که دارای 10 یا 11 رتبه قضایی هستند منصوب می کند. رئیس سازمان می تواند از بین قضات ذیصلاح یک نفر را به عنوان معاون انتخاب کند که با پیشنهاد و تأیید رئیس قوه قضائیه منصوب می شود. همچنین می تواند به تعداد لازم معاون داشته باشد.

 

بر اساس مواد 5 و 6 آیین نامه اجرایی قانون تشکیل سازمان بازرسی کل کشور، نظارت و بازرسی حسب مورد توسط بازرس یا هیأت بازرسی و بازرس یا اعضای سازمان انجام می شود. هیئت بازرسی باید افراد واجد شرایط تعیین شود. رئيس هيأت بازرسي از بين مشمولان قضايي پايه و يا متخصصان و كارشناسان برجسته و مورد اعتماد منصوب مي شود.

 

بر اساس بند 2 ماده 2 قانون، سازمان مجاز است از بازنشستگان و متخصصان واجد شرایط مراجع مذکور در نظارت و بازرسی نظامی، انتظامی، امنیتی، شرکتی و موسسات تابعه استفاده کند.

 

همچنین بر اساس ماده 3 قانون، سازمان می تواند از حضور قضات، افراد ذیصلاح و کارشناسان هر رشته به صورت دائم یا موقت برای انجام بازرسی و ارائه نظر کارشناسی استفاده کند. در سایر موارد با انتقال کارکنان وزارتخانه‌ها، مؤسسات و شرکت‌های دولتی به سازمان، به‌عنوان عاملیت یا جابجایی دائم یا از طریق استخدام، نیروی مورد نیاز را تأمین کند.

 

وظایف سازمان بازرسی کل کشور

 

وظیفه اصلی سازمان بازرسی کل کشور نظارت بر حسن انجام امور و اجرای صحیح قوانین در دستگاه های اداری است. بر اساس ماده ۲ آیین نامه اجرایی قانون تشکیل سازمان بازرسی کل کشور، این سازمان وظایف نظارتی و بازرسی خود را به سه طریق انجام می دهد که شامل نظارت مستمر، فوق العاده و موردی می باشد.

 

بر اساس ماده 2 قانون تشکیل سازمان بازرسی کل کشور، وظایف و اختیارات این سازمان به شرح زیر است:

 

ج: بازرسی و نظارت مستمر از کلیه وزارتخانه ها، ادارات و امور اداری و مالی قوه قضائیه، سازمان ها و دستگاه های تابعه قوه قضائیه، نیروهای نظامی و انتظامی، مؤسسات و شرکت های دولتی، شهرداری ها و مؤسسات وابسته به آنها، دفاتر اسناد رسمی و غیردولتی. سازمان های. تشکل ها و سازمان های انقلابی که تمام یا قسمتی از سرمایه یا سهام آنها تحت مالکیت یا نظارت دولت است و کلیه سازمان هایی که شمول این قانون به طور مستمر مستلزم ذکر نام آنها می باشد (این سازمان ها سازمان هایی هستند که تا زمانی که به آنها اشاره شود). طبق قانون از ذکر نام خودداری و از شمول آن مستثنی شده و از آن تبعیت نمی کنند و یا به درخواست وزیر یا رئیس دستگاه های اجرایی ذیربط یا هر موردی که رئیس سازمان لازم بداند. در بند ج این ماده نهم، نهادهای انقلاب اسلامی و بنیادها به رئیس جمهور و در مورد موسسات و شرکت های دولتی و وابسته به دولت به وزیر مربوط و در مورد شهرداری ها و مؤسسات وابسته به وزیر کشور و در مورد سازمان های مردم نهادی که از کمک دولت به وزیر کمک می گیرند قوه قضاییه و واحدهای تابعه قوه قضاییه باید نتیجه بازرسی را به رئیس قوه قضائیه و در موارد ارجاع به کمیسیون اصل 90 به آن کمیسیون اعلام می کنم. یا مراجعی که از طرف وی صلاحیت دارند نسخه ای از گزارش را با دلایل و مستندات مربوط برای تعقیب و مجازات مرتکب به مرجع قضایی ذیصلاح ارسال و موضوع را تا حصول نتیجه نهایی پیگیری و تخلفات اداری، انتظامی و انتظامی را مستقیماً منعکس کنند. به مراجع ذیربط و پیگیری های لازم را انجام دهید.

 

تبصره 2- گزارش بازرسی مربوط به آیین نامه ها، مصوبات، بندها، دستورالعمل ها و شکایات صادره از اشخاص حقیقی و حقوقی غیردولتی که حاکی از تخلف در موارد فوق الذکر باشد جهت رسیدگی به دیوان عدالت اداری ارسال می شود. صدور حکم. برخورد با چنین مواردی فوق العاده و خارج از نوبت خواهد بود.

 

در مواردی که گزارش بازرسی شامل اعلام تخلفات اداری از سوی مدیران کل ادارات و مقامات بالاتر تا سطح وزرا و همتایان آنها مشمول قانون رسیدگی به تخلفات اداری باشد، سازمان گزارش را به دستگاه اداری ارسال می کند. هیئت بررسی تخلفات نتیجه دنبال می شود.

 

بر اساس ماده 5 قانون، بازرس یا هیأت های بازرسی کار بازرسی را انجام می دهند. رئیس هیئت بازرسی توسط رئیس سازمان از بین قضات یا کارشناسان برجسته و مورد اعتماد انتخاب می شود.

 

نحوه ارتباط با سازمان بازرسی کل کشور

 

بر اساس ماده 15 آئین نامه، اطلاعیه اشخاص به صورت کتبی یا شفاهی از طریق پست، تلفن، پایگاه اطلاع رسانی، رسانه و یا غیره دریافت می شود. سازمان بازرسی کل کشور در 85 وزارتخانه، سازمان و سازمان دولتی صندوق های ارتباطی در اختیار مردم قرار داده است.

 

شماره تلفن 136 نیز در زمینه گزارشات و اطلاعیه های عمومی تخلفات مالی و اداری و تخلفات و تخلفات قوانین و مقررات در دستگاه های اجرایی و اجرایی می باشد.

 

همچنین می توانید برای ثبت شکایات به صورت آنلاین به سایت شکایت مراجعه کنید. بر اساس ماده 14 آیین دادرسی، نتیجه رسیدگی به شاکی ابلاغ می شود و در صورتی که رسیدگی به موضوع خارج از صلاحیت سازمان باشد، شاکی هدایت و شکایت می شود. بر اساس قانون تشکیل سازمان بازرسی، آیین نامه اجرایی قانون و مندرجات سایت، رسیدگی به شکایات از اشخاص حقیقی و حقوقی غیردولتی، شکایت از مراجع قضایی و شکایات مربوط به دیوان عدالت اداری است. از جمله مواردی که در صلاحیت سازمان بازرسی نیست. مراجعه به مراجع ذیصلاح قانونی و قضایی.

 

 



:: بازدید از این مطلب : 5
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 1 خرداد 1401 | نظرات ()
نوشته شده توسط : ریحانه

در چه شرایطی زن مجاز به عدم تمکین است؟

 

طبق قانون، زن در شرایط خاصی مجاز به سرپیچی است. این شرایط عبارتند از:

 

زمانی که مرد خانه مناسب و مستقلی به گفته زن فراهم نکرده باشد. در چنین مواردی زن می تواند از خانه شوهر خارج شود. مورد دیگر این است که زن در خانه شوهر احساس ترس، ضرر مالی یا عزت کند. در این گونه موارد، زن می تواند تا زمانی که شوهر خانه مناسبی برای او مهیا نکرده است، از خانه شوهر خارج شود و دیگر برنگردد. ; یک زن می تواند از صمیمیت اجتناب کند. طبق قانون نفقه چنین زنی محفوظ است و مرد باید نفقه چنین زنی را بپردازد. خروج از خانه، در صورت نیاز به درمان. در چنین مواردی زوجه می تواند خانه را ترک کند. زن می تواند برای فرایض شرعی مانند اقامه نماز یا حج بدون اذن شوهر از خانه خارج شود. در حالی که نفقه او به عهده شوهر خواهد بود. اگر پزشك نزديكي را براي زن حرام كرده باشد و يا در حال حائض بودن زن باشد، مجاز به عدم تمكين است. اگر زن داده شود، زن می تواند از خانه مرد خارج شود. در این مواقع مرد باید در خانه مورد تایید همسرش زندگی کند. البته زن موظف به اطاعت از وظایف شوهر است.

 

چگونه یک مرد می تواند از نافرمانی شکایت کند؟

 

در مورد نحوه شکایت مرد از عدم تمکین همسرش باید گفت که مرد ابتدا باید در اولین جلسه دادگاه ثابت کند که همسرش بدون اجازه او از خانه خارج شده است. اما قبل از هر اقدامی باید آدرس دقیق محل سکونت زن به دادگاه ارائه شود تا اخطاریه حضور زن در دادگاه ارسال شود. در صورت عدم ارائه آدرس دقیق محل سکونت زن و عدم ارسال اخطاریه طبق روال قانونی، رسیدگی دادگاه مشمول حکم نخواهد بود.

 

البته ابلاغ باید کاملا قانونی و واقعی باشد. ابلاغ قانونی به این معناست که فاصله اطلاع رسانی تا رسیدگی به شکایت نباید کمتر از پنج روز باشد. ابلاغ واقعی به این معناست که ابلاغ دادگاه باید دستی خوانده یا توسط یکی از بستگان وی داده شود. یا اخطاریه به محل سکونت وی الصاق می شود.

 

 



:: بازدید از این مطلب : 4
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 1 خرداد 1401 | نظرات ()
نوشته شده توسط : ریحانه

زنا چیست؟ آیا منجر به اعدام می شود؟

 

زنا از گناهان کبیره است و در آیات و روایات فراوان از آن نهی شده است. در اسلام، حکم زنای محصنه برحسب شرایط آن، رجم، صد ضربه شلاق یا اعدام است. زنا انواع مختلفی دارد و مجازات آن برای یکدیگر متفاوت است. در مقاله زیر به بررسی زنا چیست؟ آیا منجر به اعدام می شود؟ پرداخت خواهیم کرد.

 

در چه صورت رابطه زن و مرد زنا محسوب می شود؟

 

در مورد این سوال که زنا چیست؟ آیا منجر به اعدام می شود؟ باید گفت: رابطه جنسی زن و مرد بدون رابطه زناشویی را زنا می گویند. در این رابطه جنسی، آلت تناسلی به اندازه ختنه وارد آلت تناسلی زن می شود. در غیر این صورت زنا محسوب نمی شود. این آمیزش را می توان از مقعد نیز انجام داد. در این صورت مرد زناکار و زن زانیه نامیده می شود.

 

طبق قانون اگر یکی از طرفین رابطه نامشروع نابالغ باشد زنای محصنه انجام می شود اما صغیر مجازات نمی شود و طبق قانون به اقدامات تربیتی و تأمینی محکوم می شود.

 

در مورد این سوال که زنا چیست؟ آیا منجر به اعدام می شود؟ باید گفت: اگر مرد اعضای دیگر بدن خود را وارد آلت زن کند، روابط نامشروع محقق نمی شود. مثلاً اگر مردی با انگشت حجاب باکرگی دختر را بردارد.

 

انواع زنا

 

4 نوع زنا وجود دارد. این 4 نوع عبارتند از:

 

زنای با فاحشه با محارم

 

تجاوز جنسی

 

در این رابطه نامشروع مرد با تهدید و زور بر زن غلبه می کند و با او زنا می کند. اگر این زنا توسط زن ثابت شود برای مرد اجرا می شود.

 

نکته مهمی که در تجاوز به عنف مطرح می شود، بحث اثبات تجاوز و از همه مهمتر اثبات این است که آیا این روابط نامشروع با رضایت زن بوده است یا بدون آن. اثبات این موضوع بر عهده قربانی است. در صورت انکار زنا از سوی مرد، زن باید رابطه نامشروع را ثابت کند و همچنین ثابت کند که صمیمیت به زور و بدون رضایت او صورت گرفته است. اگر زن به زنای محصنه محکوم نشده باشد ولی اصل آن ثابت شود، مجازات مرد مطابق قانون زنای غیر خشونت آمیز خواهد بود.

 

محارم

 

در مورد این سوال که زنا چیست؟ آیا منجر به اعدام می شود؟ می توان گفت در این زنا، مرد با فردی از محارم نسبی خود مانند مادر، خواهر، خاله، خاله، خواهرزاده، دختر و... که با او نسبت خونی دارد و ازدواج او حرام است، همبستر می شود. .

 

مجازات این نوع رابطه نامشروع، مرگ مرد متاهل یا مجرد است و در صورت رضایت زن، مرگ است. همچنین مطابق ماده ۲۲۴ قانون مجازات اسلامی، زنا با زن پدر نیز منجر به اعدام زناکار می شود.

 

زنا

 

در زنا، مرد زناکار ازدواج می کند. به این معنا همسری دارند که هر وقت بخواهند می توانند با او همبستر شوند. در این صورت اولاً مجازات زن و مرد زناکار 100 ضربه شلاق و در نهایت رجم است.

 

اگر زن یا مرد زناکار زن داشته باشد ولی با او جماع نکرده باشد به صد ضربه شلاق و یک سال تبعید از کشور و تراشیدن سر محکوم می شود. اما این مجازات برای زن فقط 100 ضربه شلاق است.

 

زنا

 

در این صورت زن و مرد زناکار مجرد هستند و به میل خود مرتکب زنا شده اند. مجازات این نوع رابطه نامشروع برای زن و مرد 100 ضربه شلاق است. اگر زناکار 3 بار دیگر عمل خود را تکرار کند، مجازات او برای بار چهارم اعدام است.

 

اعدام در زنا

 

زنا چیست؟ آیا منجر به اعدام می شود؟ باید گفت: اعدام در روابط نامشروع در شرایطی محقق می شود که 4 مورد فوق را شامل می شود. این در حالی است که مجازات زنا سنگسار است اما در صورت 4 بار تکرار طبق قانون مجازات اعدام تعیین می شود.

 

در هر 4 پرونده، ادله با 4 شاهد عادل و عاقل و همچنین 4 اعتراف دفاع می شود. گاهی قاضی دادگاه بر اساس قرائن و قرائن آن را به دست می آورد.

 

البته توجه به این نکته نیز ضروری است که شرایط قانونی شهود بسیار سخت گیرانه است. شهادت شهود باید بدون ابهام و واضح باشد و شهادت ظنی معتبر نیست. پس هرگاه شهودها ويژگيهاي شهادت خود را بيان كنند، نبايد از نظر مكان و زمان و مانند آن اختلاف داشته باشند. در صورت اختلاف بین شهود زنای محصنه ثابت نمی شود و شهود به قذف محکوم می شوند. یعنی به جرم تهمت به متهم به شلاق محکوم می شوند.

 

 



:: بازدید از این مطلب : 4
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 1 خرداد 1401 | نظرات ()
نوشته شده توسط : ریحانه

زنا و رابطه نامشروع زن متاهل با پسر مجرد

 

زنای محصنه و رابطه نامشروع زن متاهل با پسر مجرد از روابط مخرب و مضری است که در این مقاله به بررسی آنها می پردازیم.

 

زنا و رابطه نامشروع

 

زنا، رابطه جنسی بین مرد وزن و وزن بدون رابطه زناشویی است. مردی را که زنا کرده، زناکار و به زنی که مرتکب زنا می شود، زناکار می گویند. زنا یکی از گناهان کبیره در اسلام است و در شرع نیز از آن نهی شده است. آیاتی نیز در قرآن وجود دارد که به بیان نزول نهی از زن می پردازد.

 

متاسفانه امروزه برخی ناهنجاری های اجتماعی باعث شده تا در مواردی شاهد زنا و رابطه نامشروع زن متاهل با پسر مجرد باشیم که می تواند بسیار مخرب و مضر باشد. در ادامه مطلب به بررسی موضوع زنا و رابطه نامشروع زن متاهل با پسر مجرد می پردازیم.

 

موارد مختلف زنا

 

زنا موارد مختلفی دارد که در اسلام برای هر کدام مجازات جداگانه ای در نظر گرفته شده است. این شامل:

 

زنا: زنا به این معناست که زناکار دارای همسر دائمی باشد. به طوری که هر وقت بخواهد با همسرش همبستر شود مانعی ندارد ولی باز هم زنا را قبول کرده است. او زن ندارد و به میل خود مرتکب زنا شده است. به عبارت ساده تر، زنای مجرد را غیر زنا می گویند. از نظر شرع، ازدواج با محارم نسبی حرام است. مادر، دختر، خواهر، خواهر شوهر، خاله، برادرزاده، خاله یا پسر عمه جزء محارم نسبی هستند.

 

برخی از دلایل خیانت زنان

 

در مورد علل زنا و رابطه نامشروع زن متاهل با پسر مجرد باید گفت که این رابطه نامشروع دلایل زیادی دارد که در اینجا به برخی از علل و عوامل خیانت زن می پردازیم. برخی از این علل عبارتند از:

 

احساس تنهایی اختلالات شخصیت زن مشکلات اقتصادی سن مجردی تنوع محدود جست و جو و بار فقدان رابطه صمیمانه با همسر

 

احساس تنهایی زن

 

مسائل شخصیتی و روانی وجود دارد که ممکن است زن نتواند با بیکاری و تنهایی کنار بیاید. این زنان وقتی می خواهند تنهایی خود را پر کنند، وقتی می بینند که همسرشان به دلیل کار نمی تواند برای آنها وقت بگذارد، تمایل دارند وقت خود را با جنس مخالف پر کنند.

 

اختلالات شخصیت زن

 

یکی دیگر از علل زنا و رابطه نامشروع زن متاهل و پسر مجرد، اختلالات شخصیتی است. اختلالات شخصیتی یک زن می تواند بستری برای خیانت او باشد. وقتی روابط نامشروع در یک جامعه رواج پیدا می کند، ممکن است یک زن وسوسه شود که این رابطه را تجربه کند. مسائلی مانند الگوهای غلط، تهاجم فرهنگی و ماهواره می تواند در این گونه خیانت ها دخیل باشد. در نهایت حیثیت خانواده پایمال می شود و دیگر افراد به چارچوب های اخلاقی پایبند نیستند.

 

مشکلات مالی

 

یکی از عوامل زنا و رابطه نامشروع زن متاهل و پسر مجرد مشکلات اقتصادی است. البته این عامل به تنهایی باعث خیانت زنان نمی شود. شایع ترین دلیل می تواند تمایل به مصرف بیشتر، تجمل، مد و خرید بیشتر باشد که فرد را به سمت طرف مقابل سوق می دهد تا مورد حمایت قرار گیرد.

 

زندگی مجردی محدود

 

برخی از خانم ها چون گذشته خوبی نداشته اند یا زندگی مجردی محدودی داشته اند، وقتی می بینند زن و مرد رابطه آزاد دارند سعی می کنند گذشته خود را جبران کنند. به خیانت روی آورید. ارتباط با دوستان ناباب و حضور در مهمانی یکی از مواردی است که می تواند انگیزه خیانت را در این افراد افزایش دهد.

 

تنوع

 

تنوع طلبی یکی دیگر از دلایل خیانت زنان است. در برخی موارد مشاهده شده است که فرد حتی نمی تواند با همسر خود زندگی کند و چندین بار ازدواج کرده و طلاق گرفته است.

 

بهترین راه برای حل این مشکل این است که ابتدا علت این روابط را در سطح فردی مشخص کنید. البته برای این کار باید با روانشناس مشورت کنید. روانشناس تشخیص می دهد که آیا فرد دارای اختلال شخصیت است یا خیر. برخی افراد دارای شخصیت ضد اجتماعی و نابهنجار هستند، باید مداخلات فرهنگی و اجتماعی در سطح خانواده این افراد انجام شود.

 

زن بی بند و بار

 

یکی از دلایل خیانت زنان این است که در گذشته در خانواده ای آشفته بزرگ شده اند. رفتار نادرست گذشته آنها باعث شده است که حتی پس از ازدواج نیز به این کار ادامه دهند. برخی از زنانی که در دوران مجردی با افراد زیادی رابطه داشته اند، زیرا در دوران مجردی نمی توانند به این رابطه صمیمی پایان دهند. آنها رابطه خود را در همان چارچوب قبلی ادامه می دهند.

 

نداشتن رابطه صمیمانه و گرم با همسر

 

یکی دیگر از دلایل خیانت، نداشتن رابطه گرم و صمیمی با شوهر است. وقتی زن و شوهر رابطه خوبی ندارند، احتمال خیانت وجود دارد. برخی از اختلالات جنسی که به مرور زمان برای برخی مردان ایجاد می شود یا برخی مشکلات شخصیتی در مرد باعث می شود که او نتواند به همسرش عشق بورزد. عدم محبت، عشق و روابط گرم باعث این خیانت ها می شود.

 

حکم زنا و رابطه نامشروع زن شوهردار با پسر مجرد

 

در خصوص این سوال که زنا و رابطه نامشروع زن متاهل با پسر مجرد چه حکمی دارد؟

 

باید گفت در صورت احراز شرایط زن و اثبات این زنا در دادگاه، زن سنگسار می شود و پسر مجرد در صورت اقرار یا شهادت به صد ضربه شلاق محکوم می شود.

 

البته این برای زمانی است که زن متاهل جوان است. اگر زن شوهردار پیر باشد مجازات او ابتدا صد ضربه شلاق و سپس رجم است. در مورد مجازات زن متاهل و زنا، اگر شوهرش هنوز با او نزديکى نکرده باشد، مجازاتش صد ضربه شلاق است.

 

همچنین این دو نفر نمی توانند با یکدیگر ازدواج کنند و ازدواج آنها با یکدیگر حرمت ابدی دارد.

 

احسان یعنی چی؟

 

اگر شرایط زیر در بالغ وجود داشته باشد و صاحب این شرایط مرتکب زنا شود، زنای این شخص را زنا می گویند.

 

این شرایط عبارتند از:

 

شوهرش در دسترس او بود. شوهرش از نظر جنسی ناتوان نبود. زنا با رضایت و میل زن صورت می گرفت.

 

زنا در دادگاه چگونه ثابت می شود؟

 

زنا در اسلام به این دو صورت ثابت می شود که بر اساس آن مجازات سنگسار زناکار متفاوت خواهد بود.

 

این دو شکل عبارتند از:

 

یا خود شخص به این موضوع اعتراف می کند. یا اینکه 4 شاهد فقط به این موضوع شهادت می دهند.

 

اقرار زناکار آزاد، عاقل و بالغ؛ بدون ترس و ارعاب باید 4 بار اعتراف کند که باید در 4 جلسه اعتراف کند که این کار را کرده است.

 

اگر زنا با اقرار او ثابت شود و زناکار در حین رجم از گودال فرار کند بنابر احتیاط واجب او را در گودال برنمی‌گردانند حتی اگر سنگی به او اصابت نکرده باشد نباید او را برگردانند. .

 

در شهادت 4 نفر هر چهار نفر باید عادل باشند و اگر 2 زن عادل باشند و 3 مرد یا 4 زن عادل نیز شهادت دهند کافی است و زنا ثابت می شود.

 

اگر زنا با شهادت شهود ثابت شود و زناکار از گودال فرار کند، فرار فایده ای ندارد و باید او را به گودال برگرداند و سنگسار کرد.

 

 

 

 



:: بازدید از این مطلب : 8
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 1 خرداد 1401 | نظرات ()
نوشته شده توسط : ریحانه

سهم الارث مادر

 

محاسبه سهم الارث مادر موضوعی است که در این مقاله قصد بررسی آن را داریم.

 

تا زمانی که انسان زنده است مالک تمام اموالش است اما با فوت او وضعیت جدیدی برای مال او به وجود می آید و مالکیت مال به اشخاص دیگر منتقل می شود. در اصطلاح حقوقی به این گونه نقل و انتقالات ارث و به اشخاصی که در اثر ارث مالک شده اند، وارث می گویند. در مقاله زیر به بررسی محاسبه سهم الارث مادر می پردازیم.

 

کلاس های ارثی

 

سه طبقه از اقارب مستحق ارث هستند. این کلاس ها عبارتند از:

 

طبقه اول: پدر، مادر، فرزندان طبقه دوم: پدربزرگ، پدربزرگ، برادر، خواهر و فرزندان هر یک از آنها طبقه سوم: عمه، عمو، دایی، عمه و فرزندانشان

 

زمانی که علاوه بر مادر، دو وارث دیگر نیز وجود داشته باشد

 

زمانی که متوفی مادر، پدر و 1 پسر داشته باشد

 

هنگامی که مادر متوفی یک پدر و یک پسر دارد، هر یک از والدین یک ششم و بقیه پسر دریافت می کنند.

 

زمانی که متوفی مادر، پدر و 1 دختر داشته باشد

 

مادر و پدر یک ششم و دختر دو سوم ارث می برند. برای تعیین سهم هر یک از مقادیر اضافه شده، هر فرضیه را بر همه فرضیه ها تقسیم می کنیم.

 

زمانی که متوفی دارای یک مادر و یک پسر و یک دختر باشد

 

سهم مادر در اینجا یک ششم است و مابقی بین پسر و دختر 2 به 1 تقسیم می شود.

 

وقتی متوفی مادر و 2 دختر دارد

 

در این صورت سهم مادر یک ششم و سهم هر دختر دو سوم است.

 

زمانی که متوفی غیر از مادر سه وارث دیگر داشته باشد

 

زمانی که متوفی علاوه بر مادر، پدر، 1 پسر و 1 دختر داشته باشد

 

در این صورت پدر و مادر هر کدام یک ششم دارند و مابقی متعلق به پسر و دختر است و پسران دو برابر دختر ارث می برند.

 

زمانی که متوفی علاوه بر مادر دارای پدر و 2 پسر باشد

 

در این صورت هر یک از پدر و مادر به یک ششم و مابقی بین دختر و پسر تقسیم می شود که پسران دو برابر دختران ارث می برند.

 

وقتی متوفی غیر از مادر پدر و 2 دختر داشته باشد

 

در این مورد نیز هر یک از والدین یک ششم و دختران دو سوم ارث می برند.

 

وقتی میت غیر از مادر و پدر و دختر و همسر داشته باشد

 

در این زمان، هر مادر و پدر یک ششم، دختر یک دوم و هر زوج یک چهارم است.

 

وقتی میت غیر از مادر و پدر و همسر و تعدادی دختر داشته باشد

 

در این صورت سهم الارث مادر و پدر هر کدام 24.4، دختران 24/13 و زوجه 24.3 است.

 

وقتی میت غیر از مادر، پدر و زوج و تعدادی دختر داشته باشد

 

سهم الارث مادر، پدر هر کدام 12.2، دختران 12.5 و زوجین 12.3 است.

 

زمانی که متوفی یک زوج و چند دختر غیر از مادر داشته باشد

 

در این صورت مادر 12.2، زوجین 12.3 و دختران هر کدام 12.7 سهم الارث دارند.

 

شرایطی برای ارث وجود دارد. این شرایط عبارتند از:

 

مرگ باید اتفاق بیفتد باید شرایط نسبی وجود داشته باشد.

 

مرگ باید اتفاق بیفتد

 

پس از اثبات مرگ، تعیین زمان دقیق مرگ مهم است. مخصوصاً اگر چند نفر با هم فوت کرده باشند و ثابت شود که هر کدام در زمان فوت دیگری زنده بوده اند، از او ارث می برد.

 

هنگام مرگ یکی معلوم و دیگری مجهول است

 

اگر اشخاصی که هر یک می توانند از دیگری ارث ببرند بمیرند و تاریخ فوت یکی معلوم و دیگری مجهول باشد، کسی که فوت او مجهول بوده از کسی که زمان فوت او معلوم است ارث می برد. .

 

زمان مرگ مردم مشخص نیست

 

اگر افراد بمیرند و زمان مرگ هر یک مشخص نباشد و علت مرگ این افراد آوار یا غرق شدن باشد، این افراد از یکدیگر ارث می برند.

 

زمان مرگ هر دو نفر مشخص نیست

 

اگر افرادی که می توانند از یکدیگر ارث ببرند بمیرند، این دو دیگر از یکدیگر ارث نمی برند.

 

شرایط نسبی وجود دارد

 

آنچه باعث می شود افراد از یکدیگر ارث ببرند، رابطه نسبی است

 

 



:: بازدید از این مطلب : 4
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 1 خرداد 1401 | نظرات ()